به گزارش مجله خبری نگار به نقل از industrialscripts،فارغ از فرهنگ و زبان، دیدن پرواز پرندگان همیشه مفهوم آزادی و رهایی را در ذهنها برمیانگیزد. این برانگیختن باعث میشود که تصویر پرندههای درحال پرواز به نمادی از رهایی تبدیل شود. سمبلیسم (نمادگرایی) ابزاری است در ادبیات و هنر برای نمایش یا بیان یک مفهوم با استفاده از چیزی دیگر. این قابلیت که کارگردان یا نویسنده فیلمنامه برای برانگیختن قوه تخیل مخاطب و عمق بخشیدن به داستان از آن استفاده میکند، معانی پنهان و پیچیده را بهطور ساده بیان میکند و باعث بهبود تجربه کلی سینمایی مخاطب میشود. هدف اصلی از نمادگرایی در فیلم، کمک به بیان بهتر ایدههای کلیدی خاص در فیلمنامه بهگونهای معتدل است که هم توی ذوق نزند و هم بهاندازه کافی قابل توجه باشد. در اینجا به تعریف سمبل و جایگاهش در چند فیلم معروف میپردازیم.
یک نمونه عالی از شخصیت نمادین، فرد دوچهره در «شوالیه تاریکی» است. این شخصیت که نقش مثبتی از ابتدای فیلم داشتهاست، مدت کوتاهی پس از سوختن نیمی از صورتش به یک شخصیت شرور تبدیل میشود. دو چهره، نمادی از دوگانگی طبیعت انسان بین خوب و بد بودن است.
اشیا یکی از شناختهشدهترین راهها برای افزودن نمادگرایی به داستان هستند و به درک بهتر روایت و شخصیت فیلم کمک میکنند؛ یکی از بهیادماندنیترین این نمادها، فرفره در فیلم «تلقین» است که به شخصیت اصلی داستان کمک میکند تا بتواند رویا را از واقعیت تشخیص دهد. فرفره که قبلاً متعلق به همسر مرحومش بودهاست، احتمالاً میتواند نماد گناه و پشیمانی مداوم او درباره مرگ همسرش باشد. این فرفره در صحنه پایانی، میشود نمادی از فردی که درنهایت، غم و اندوه خود را درباره مرگ همسرش رها میکند.
با استفاده از رنگ میشود ارزش نمادینی به فیلمنامه اضافهکرد. بهطور کلی رنگها دارای معنای مختلفی هستند. مانند شخصیتهای انیمیشن «درون و بیرون/ inside out» که در آن جنبه غمگین شخصیت، آبیرنگ بود و رنگ قرمز، وجهه خشمگین او را نشان میداد.
یکی از برجستهترین نمادها در این فیلم، سنگی است که توسط یکی از دوستان پسر خانواده بهعنوان نشانه برای بهدستآوردن ثروت و رفاه به خانواده «کیم» دادهمیشود. خانواده کیم بلافاصله پس از دریافت سنگ، در خانه فردی بهنام «پارک» مشغول بهکار میشوند. در این مرحله، سنگ نمادی از شانس و اقبال است، اما با ادامه داستان، نماد تغییر میکند و درنهایت توسط شوهر خانواده بهعنوان سلاح استفاده میشود.
تصاویر دلقک در سرتاسر فیلم جوکر با معانی نمادین مختلفی لایهبندی شدهاست. در صحنه آغازین، جوکر را میبینیم که درحال آرایش صورت خود است. در این مرحله، دلقک بودن درواقع صرفا نشاندهنده شغل شخصیت است، اما در ادامه با بیکار شدن جوکر، تصویر دلقک تغییر معنیداری میکند و به نمادی از گریز شخصیت از واقعیت و جامعه تبدیل میشود. در انتهای فیلم هم جوکر با هویت جدید، میشود نمادی از شورش علیه کسانی که بر شهر حکومت میکنند.
پرتقال بهعنوان یک نماد کلیدی در فیلم پدرخوانده، بیانگر معانی مختلفی در این فیلم است. مثلا هنگامی که «ویتو کورلئونه» در خیابان مورد سوءقصد قرار میگیرد، درحال خرید پرتقال است یا در جلسه بین پنج خانواده مافیا، پرتقال روی میز آنها قرار دارد. حتی در پایان فیلم، مرگ «ویتو کورلئونه» بر اثر حمله قلبی داخل یک باغ پرتقال و پس از پوست کردن یک پرتقال است. بیشتر منتقدها پرتقال را نماد ثروت، سلطنت، جاودانگی، باروری و زیبایی دانستهاند.
منبع: خراسان